مرد چاق و پسر کوچک مشهورترین جنایتکاران تاریخ هستند ، آنها 140 هزار نفر را در یک چشم به هم زدن به کام مرگ کشاندند
به گزارش مجله بهسان، زمانی که هواپیماهای ژاپنی در هفت دسامبر 1941 پایگاه دریایی ایالات متحده آمریکا در پرل هاربر را بمباران کردند، هیچ وقت به فکر فرماندهانشان خطور نمی کرد که آمریکا با بمب اتم جوابشان را بدهد؛ این اتفاق اما افتاد.
به گزارش خبرنگاران، آمریکایی ها به فاصله سه روز دو شهر مهم ژاپن را با بمب اتم نابود کردند و این تلخ ترین اتفاق جنگی دنیا بود با 140 هزار نفر کشته و هزاران بی خانمان.
26 جولای سال 1945 است. جنگ دنیای دوم تا به امروز نزدیک به 50 میلیون قربانی گرفته اما ظاهرا این، هنوز کافی نیست. ژاپن از آن کشورهای سرسختی است که از جنگ دست بردار نیست.
آمریکا به ژاپن اولتیماتوم می دهد: یا تسلیم یا نابودی. اما فرماندهان ژاپنی بی اعتنا به این اولتیماتوم دوباره دستور حمله می دهند. آمریکا آغاز به بمباران هوایی 67 شهر ژاپن می نماید. اما مردم کشور آفتاب تابان سرسخت تر از این حرف ها هستند. شاید هم نمی دانند که چه فاجعه ای انتظارشان را می کشد وگرنه خیلی زودتر از اینها از مقابله دست می کشیدند و راضی به تسلیم می شدند!
دستور حمله
تنها کسی که می توانست اجازه پرتاب بمب اتم و جنایت علیه بشریت را صادر کند، هری ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا بود. ایالات متحده دائما به ژاپن هشدار می دادکه اگر دست از جنگ برندارد و بدون قید و شرط تسلیم نگردد، ویران خواهد شد. آخرین هشدار در 26 جولای به مقامات توکیو ابلاغ شد اما هنوز هیچ حرفی از بمب اتم در میان نبود. اولین بمب اتم که تازه در صحرای نیومکزیکو آزمایش شده بود، به وسیله ناو جنگی ایندیانا پولیس از سانفرانسیسکو به جزیره تینیان فرستاده شد. انتقال، ده روز زمان برد.
در نهایت بمب به محلی رسید که با یک پرواز، فقط شش ساعت تا ژاپن فاصله داشت. در یکی از همین روزها هری ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا، دستور فاجعه انگیزش را صادر کرد؛ دستوری که بزرگ ترین فاجعه بشری را رقم زد. او در جمع سیاستمداران و فرماندهان آمریکا به سلاحی اشاره نمود که فقط ایالات متحده به آن دست یافته است؛ سلاحی که در مقیاس خیلی کوچک آزمایش شده و قدرت تخریب وحشتناکش همه را حیرت زده نموده: بمب هسته ای
در هیروشیما هیچ کس به تعطیلات نرفته
یک روز گرم تابستانی در هیروشیماست. بمباران های روزهای اخیر شهر را به هم ریخته. حتی بسیاری از مردم شهرهای نزدیک آمده اند تا ویرانی ها و آوارها را از سطح شهر پاک نمایند. دانشگاه ها و مدارس تعطیل است اما کسی به تعطیلات نرفته، دانشجویان یا دانش آموزان در کنار دیگران به پاکسازی شهر می پردازند یا هر روز در کارخانه های نظامی کار می نمایند. همه چیز در شهر 350هزار نفری هیروشیما عادی است. جنگ است و مردم خوب می دانند که در زمان جنگ شرایطی بهتر از این ندارند.
مرد چاق ، بمب اتمی که به ناکازاکی پرتاب شد
مردم بی خبر هیروشیما اما نمی دانند که تا ثانیه هایی دیگر چه فاجعه ای در انتظارشان است. آنها نمی دانند چند ساعت پیش یک بمب افکن B-29 همراه با دو جنگنده حامی از فرودگاه نظامی آمریکا در تینیان در مجمع الجزایر ماریان در غرب اقیانوس آرام از زمین بلنده شده و به سوی مقصد معین در حرکت است. مهم تر اینکه داخل این جنگنده یک بمب اتمی چهارونیم تنی قرار گرفته است که ارتش آمریکا نام آن را پسر کوچک گذاشته بود. پسر کوچک داشت به هیروشیما می رفت!
بعد از شش ساعت پرواز، هیروشیما از پنجره خلبان دیده شد. رادارهای ژاپنی تازه متوجه هواپیماها شده بودند، صدای آژیر خطر از رادیو پخش شد. مردم که ماه ها بود به این صدا عادت داشتند، همه به طرف پناهگاه ها رفتند اما این کار هیچ فایده ای نداشت. آنها نمی دانستند بمب اتم با حرارتی معادل چند میلیون درجه فارنهایت از آسمان تا زیر زمین هیروشیما را به آتش می کشد.
خلبان تیبت در 8:15 دقیقه صبح روز 6 آگوست 1945 دکمه قرمزرنگ پرتاپ را فشار می دهد و به سرعت از محل دور می گردد تا از فاصله ای دور از لحظه انفجار عکس بگیرد. انفجار 43 ثانیه بعد در ارتفاع 600 متری بالای مرکز شهر هیروشیما رخ می دهد.
یک ابر 40هزارپایی قارچ مانند از انفجار تشکیل و ناگهان در شعاع یک کیلومتری همه چیز تبدیل به بخار و خاکستر شد. حرارت و قدرت بمب اتم تا شعاع چهارکیلومتری ساختمان ها و انسان ها را آتش زد و تا شعاع هشت کیلومتری مردم را دچار سوختگی های شدید درجه سه کرد. بعد از حرارت، نوبت موج انفجار است که با سرعت 1000 کیلومتر در ساعت مثل یک دیوار جامد هوا، همه چیز را تا شعاع دو کیلومتری به غبار تبدیل کند. اما سومین اثر بمب اتمی- که معینه اصلی آن هم هست- بعدها معلوم شد، تاثیر تشعشعات رادیواکتیوی که موجب انواع سرطان، بیماری های خونی و پوستی بازماندگان حادثه یا حتی بچه ها نسل های بعد شد.
فاجعه این تشعشعات خیلی بیشتر از اصل قضیه انفجار بمب اتم بود. بر اثر این انفجار 62 هزار ساختمان از 90 هزار ساختمان هیروشیما به کلی ویران شد؛ 80 هزار نفر کشته شده و 70 هزار نفر مجروح شدند البته بیشتر آنها هم اندکی بعد جان خود را از دست دادند. این تلفات جدا از هزاران انسانی است که ماه ها و سال های بعد به علت تاثیر مواد رادیواکتیو به سرطان و دیگر بیماری ها مبتلا یا بچه های که ناقص متولد شدند و جان خود را از دست دادند.
شهر را تخلیه کنیم یا بمانیم؟
زمزمه هایی در میان مردم محلی ناکازاکی شنیده می گردد. دو سه روزی است که شایعه شده آمریکا می خواهد بمبی بر سرشان بیندازد که مثل هیروشیما همه چیز را نابود می نماید اما هیچ کس دقیقا نمی داند چه اتفاقی قرار است بیفتد. خیابان ها خیلی شلوغ است. همه جا صحبت از حوادث هیروشیماست، برخی از خانواده ها شهر را ترک می نمایند. برخی ها ایستاده اند و می گویند دولت مسأله را حل می نماید و نمی گذارد فاجعه هیروشیما دوباره تکرار گردد. اما در روز نهم آگوست معین شد که دولت ژاپن هنوز خطر را جدی نگرفته.
البته دولت اگر هم می خواست نمی توانست کاری بکند. ناکازاکی بندر بزرگ جنوب ژاپن به خاطر داشتن کارخانجات صنعتی مثل کشتی سازی و تجهیزات نظامی، هدف آمریکایی ها بود. این شهر برخلاف هیروشیما که بیشتر ساختمان های آن سنتی و چوبی بودند، خیلی پیشرفته و با ساختمان های مدرن بود. پس آمریکایی ها برای نابود کردن چنین شهری به بمب قوی تری احتیاج داشتند. آنها متوجه این موضوع بودند و بمبی به نام مرد چاق با قدرت تخریبی 22 تن یعنی کمی کمتر از دو برابر بمب اتمی هیروشیما را برای این کار، در نظر گرفتند.
بمب اتمی پسر کوچک هیروشیما از جنس اورانیوم 235 با قدرت تخریبی 13تن بود. مرد چاق سه روز بعد در نهم آگوست با همان بمب افکن B-29 روی ناکازاکی انداخته شد. وقتی 21تن تی ان تی منفجر شد، هفت هزار درجه فارنهایت گرما با سرعت یک هزار و پنج کیلومتر در ساعت ده ها کیلومتر اطراف خود را نابود کرد. همه چیز در چشم به هم زدنی سوخت و ویران شد. تلفات ناکازاکی مثل هیروشیما بسیار بالا و دردناک بود. روی هم رفته در این دو حمله حدود 140 هزار نفر در همان لحظه اول کشته شدند.
بمب اتم تا شعاع هشت کیلومتری همه چیز را سوزاند
یکی از پرستارهای ژاپنی در خصوص اتفاقات آن روز می گوید: شهر پس از انفجار مانند گورستان شده بود. همه چیز سوخته بود، خیابان ها پر بودند از جسدهای سوخته، انگار در میان ارواح راه می رفتی... بازمانده ها دچار سوختگی های شدید و بیشتر آنها کچل شده بودند... چهره شان خیلی وحشت زده بود...
روزهای بعد از انفجار
بعد از حمله اتمی دوم، ژاپن بالاخره تسلیم شد، درحالی که برای آن بهای سنگینی پرداخته بود. جالب آنکه بعد از انفجار اولین بمب اتم، کاخ سفید خبر بمباران اتمی هیروشیما را به این صورت به مردمش خبر داد: ما هم اکنون بمبی را روی هیروشیما در ژاپن رها کردیم که قدرت خورشید در آن نهفته است... ما پیروز به مهار انرژی بزرگ عالم شده ایم. هرساله در روز ششم آگوست مراسم بزرگی برای یادبود قربانیان بمباران های هسته ای در پارک یادمان صلح شهر هیروشیما برگزار می گردد. یکی از زیباترین اتفاقات مراسم پرواز دادن بادبادک های پرنده شکلی است که با یاد ساداکو ساساکی دختر 12ساله ژاپنی به آسمان فرستاده می شوند. او بعد از جنگ دنیای دوم متولد شد، ولی در اثر تشعشعات رادیواکتیو به جای مانده از انفجار، دچار سرطان خون شد و در سن 12سالگی درگذشت. بر اساس افسانه های ژاپنی، اگر کسی هزار پرنده کاغذی درست کند، یکی از آرزوهایش برآورده می گردد. ساداکو درحالی که در بیمارستان بستری بود، با تشویق دوستانش و یاری برادرش آغاز به ساختن این پرنده های کاغذی کرد اما بعد از ساخت 644 پرنده درگذشت. ساداکو روی این پرنده ها این جمله را نوشته بود: من صلح را روی بال تو می نویسم تا تو به همه دنیا پرواز کنی.
منبع: همشهری آنلاین